کوردستان شاهمرادی
همایش «پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و خشونت خانگی» به همت «اداره بهزیستی بانه» در قالب یک کارگاه آموزشی و دو پنل سخنرانی در مجتمع فرهنگی این شهرستان برگزار شد.
همایش روز چهارشنبه ۲۷ تیرماه ۹۷ با موضوع خشونت خانگی در دو نوبت صبح و عصر و از چند منظر؛ روانشناختی، جامعهشناختی، حقوقی، مدنی و رسانهای با حضور «شیما قوشه» حقوقدان، «سیمین کاظمی» جامعهشناس، «کاوه قادری» روانشناس، «مولود حاجیزاده» روزنامهنگار و «بیان عزیزی» فعال مدنی مورد نظر و بررسی قرار گرفت.
کاظمی: خشونت را باید جدی گرفت
سیمین کاظمی به عنوان نخستین سخنران این همایش با بررسی ابعاد خشونت از منظر جامعهشناسی گفت «خشونت شنیده میشود اما دیده نمیشود یعنی با اینکه شاهد خشونت در جامعه هستیم اما مورد بیتوجهی قرار میگیرد، چرا جامعه به خشونت توجهی نمیکند، چرا ما به عنوان یک انسان و یا شهروند به خشونت نسبت به همنوع خود بیتفاوت هستیم، چرا وقتی ما شاهد یک خشونت خیابانی هستیم بر خود فرض میدانیم که مثلا دو نفر را از همدیگر جدا کنیم و یا اینکه به پلیس خبر بدهیم اما در مورد خشونت علیه زنان و یا خشونتی که در خانه صورت میگیرد عکسالعملی از خود نشان نمیدهیم».
چرایی عدم مداخله جامعه در موارد خشونت خانگی را کاظمی اینگونه پاسخ میدهد «فرد خشونتدیده نیازمند حمایت جامعه و ما به عنوان یک دوست یا فامیل است، اما چرا جامعه ما از محنت و خشونتی که به زنان میشود بیغم است، آیا زنان جزئی از پیکرهای که سعدی توصیف میکند نیستند، اما علتی که میتواند داشته باشد این است که جامعه ما رخوت زده و بیتفاوت است که به خاطر فقدان همبستگی اجتماعی نسبت به سرنوشت هم بیتفاوت هستند و زنان هم مورد بیتفاوتی کلی قرار میگیرند و علت دیگر آن است که ما آموختهایم چون دیگری در کار ما دخالت نمیکند ما هم دخالت نکنیم چون خانواده یک حریم خصوصی است و علت سوم ترس از فردی است که خشنوت را وارد میکند و میترسیم که ما را هم مورد خشونت قرار بدهد و ترس از انتقام جویی داریم و علت چهارم هم این است که ما اساسا خشونت خانگی را جدی نمیگیریم در حالی که خشونت خانگی یکی از مسایل حاد است به طوری که در کشورهای خارجی آمار مراجعان قربانی خشونت به اورژانس اجتماعی ۱۲٫۵ درصد است در حالی که در ایران ۷ درصد است و شایعترین علت قتل در زنان به دست همسرانشان است و این نشان میدهد که از این مسئله نباید به آسانی گذشت».
این جامعهشناس در ادامه افزود «در جامعه ما از مقام زن انسانزدایی شده است و حقوقی که برای مردان در نظر گرفته شده است زن از آن عاری است و این فرودستی و فرو کاستن از مقام زن سبب شده است تا او را کمارزش تلقی بکنند و یا به مرتبهای پایینتر از انسان تنزل بدهند و همین فروکاستن هم سبب شده است تا خشونت علیه زنان را فاجعه تلقی نکنیم در حالی که اگر خشونتی علیه مرد صورت بگیرد فاجعه تلقی میشود در نتیجه همین انسانزدایی و پایین آوردن از مقام انسانیت است که سبب ایجاد خشونت میشود».
اعلام خشونت و گزارش کردن آن به نهادهای مرتبط وظیفه هر شهروند و انسانی است اما ما مسئولیت خود را تاکنون در این خصوص فراموش کردهایم، کاظمی دراینباره میگوید «باید خشونت را جدی بگیریم و آن را اعلام کنیم نه این که آن را عادی تلقی بکنیم باید به اورژانس اجتماعی و یا پلیس زنگ بزنیم اما دلیل این که ما مسئولیت خود را تاکنون فراموش کردهایم ناشی از این بوده است که ما آگاه نبودهایم و در آموزش آن کوتاهی شده است اگر ما نسبت به خشونت آگاه باشیم و آن را اعلام نکنیم در ارتکاب خشونت شریک هستیم».
این استاد دانشگاه افزود «خشونت باید جدی تلقی شود و مهم است چون به لحاظ فردی مشکلات روانی و شخصیتی ایجاد کرده و از لحاظ جسمی ممکن است سبب بیماریهای روان تنی، صدمه، حقارت و یا حتی تحت تجاوز قرار بگیرد و نیز در اشتغال و روابط اجتماعی مهم است چون اگر خشونت اعلام نشود و جدی تلقی نشود سبب تداوم خشونت میشود و به فرزندان ما منتقل و موجب میشود که یا مورد خشونت قرار بگیرند و یا مرتکب خشونت بشوند اما در این خشونت شریک زندگی، فرزندان، دیگر افراد خانواده و اطرافیان متاثر از خشونت میشوند».
کاظمی با بیان اینکه مبنای اقتصادی خشونت خانگی نباید فراموش شود، گفت «بسیاری از قربانیان خشونت خانگی به دلیل عدم استقلال مالی و عدم حمایت اقتصادی در برابر خشونت سکوت میکنند و این که قانون و بهزیستی در این زمینه و همچنین جامعه چه حمایتی میکند باید گفت که متاسفانه مدیریت یا مسئولین از خود سلب مسئولیت کردهاند و راهحل فردی است و شخص قربانی را رها میکنند».
قادری: آنیما و آنیموس کودک را باهم تقویت کنید
کاوه قادری دومین سخنران این همایش با بیان اینکه ذات پرخاش بالقوه چیز بدی نیست، گفت «اگر پرخاش نداشتیم نمیتوانستیم از خود دفاع کنیم، کسی که به ما تجاوز میکند ما دفاع میکنیم و غریزهای سازگارانه بوده است، پرخاش زمانی مشکل ایجاد میکند که افراطی باشد و روابط زندگی را مختل کند که البته بخشی از پرخاش غریزی است و من معتقد به این نیستم که پرخاش تربیتی است بلکه تعامل بین ژن و محیط است».
قادری با اشاره به درمانپذیری افراد پرخاشگر بیان کرد «کسی که پرخاشگری میکند عزت نفس پایینی دارد و ناشی از آن است که به شکل سالم نتوانسته است نیازهایش را برآورده کند اما این افراد قابلیت درمان را دارند».
این روان درمانگر با اشاره به سبکهای فرزندپروری “کارل یونگ” افزود «یونگ بر این باور بود که؛ مردی سالم است که در عین این که مرد است در ضمیر ناخودآگاه خود هم روان زنانهای داشته باشد که از آن تحت عنوان “آنیما” یاد میکند و زنی هم سالم است که روان مردانهای در ضمیر ناخودآگاه خود داشته باشد که از آن با عنوان “آنیموس” یاد میکند اما مشکلی که وجود دارد این است که ما در تربیت کودکانمان تفکیک جنسیتی داریم در حالی که باید فرزندانمان را به شکل دو جنسیتی تربیت بکنیم یعنی به دختران اعتماد و به پسران هم احساسات یاد بدهیم».
قادری با بیان این که خشونت چند سویه است گفت «خشونت از طرف هر کدام از افراد و جنسیتها ممکن است روی بدهد و خشونت خانگی خشونتی جنسیتی است به طوری که در سال گذشته در شهرستان قروه ۴۷۳ مرد توسط همسرانشان از خانه بیرون شدند».
عزیزی: بسترهای خشونت در جامعه فراهم است
بیان عزیزی فعال حوزه زنان سومین سخنران این همایش با تشریح علل سکوت قربانی خشونت خانگی به ویژه زنان و این که آیا باید تمام خطا را در قربانی ببینیم که چرا در برابر خشونت سکوت کرده است، گفت «نتیجه پژوهشی که در دو سال قبل بین ۱۴۲۵ نفر از زنان قربانی خشونت در کردستان که چرا ساکت می مانند و خشونت باقی میماند انجام دادیم دلایل مختلفی داشت از جمله این که ما در جامعه خود چارچوبی نابرابر بین زنان و مردان داریم و حتی در سالهای اخیر که کتابهای درسی بازنگری شدهاند می بینیم که مردان به مشاغل بالای سطح جامعه اشتغال دارند و زنان درگیر کارهای خانه و روابط عاطفی هستند که این امر ناشی از تفکر مردسالارانه است».
عزیزی در این خصوص افزود «دلیل دیگر سکوت زنان در برابر خشونت این است که زنان به دلیل حمایت و مشکلات اقتصادی سکوت میکنند و دلیل دیگر هم مشکلات و خلاءهای قانونی است که گاهی آنقدر راهروهای نهادهای نظامی و قضایی تاریک و محدود است که زنان میترسند و پیگیری نمیکنند و یا به دلیل مشکلات مالی توانایی ندارند تا وکیل بگیرند و وکلا هم به دلیل مسایل اقتصادی پیگیری مشکلات قربانی را نمیکنند و یا در ادله اثبات دچار مشکل می شوند و در مجموع عدالت کیفری وجود ندارد».
این فعال حوزه زنان با اشاره به این که بسترهای خشونت در جامعه فراهم است، تصریح کرد «شرایط جامعه هم مزید بر علت است و دلایلی مانند جنگ ۸ ساله بر زنان منطقه ما به ویژه در دو دهه ۶۰ و ۷۰ تاثیر گذاشته و درجاتی از آسیبهای روانی و اجتماعی بر زنان ما وارد کرده است و همین بستری فراهم کرده که زنان خشونت را بپذیرد و البته بخش خصوصی آن هم بر میگردد به خصوصیات فردی قربانی که خشونت را میپذیرد و در برابر آن سکوت میکند و بالاخره به قول یکی از اساتید؛ خشونت مانند اتاق تاریک است که یک دفعهای لامپ آن را روشن میکنند و فردی که داخل اتاق است میترسد و در خشونت هم قربانی می ترسد که بیان کند و فرد قربانی هم سرزنش میشود که چرا تاکنون در مقابل خشونت سکوت کرده و آن را بیان نکرده است و همین هم دلیلی بر سکوت است».
قوشه: در لایحه جدید به صرف شکایت زن تعقیب کیفری شروع میشود
شیما قوشه هم دیگر سخنران این همایش با بر شمردن انواع خشونت و این که چه خشونت هایی خانگی هستند، گفت «خشونت انواع مختلفی مانند جسمی، جنسی، روانی و اقتصادی دارد که به واسطه جنسیت زن در یک رابطه خانوادگی اتفاق میافتد مانند خشونتی که توسط پدر، برادر و یا شوهر اتفاق میافتد اما من آن را تعمیم میدهم به روابط صمیمی، روابط نسبی و سببی و یا ازدواج سابق هم که زن در اثر آن مورد خشونت قرار میگیرد».
قوشه با بیان این که خلاء قانونی در زمینه حمایت از زنان وجود دارد و نیز با اشاره به لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت، افزود «در قانون مجازات ما توهین، تحقیر، روابط جنسی خارج از ازدواج جرم تلقی شده اما ما چرا اصرار داریم که قانون خاصی در حمایت از زنان وضع شود و برای خشونتهایی مانند خشونت خانگی مجازات سنگینتری اعمال بشود دلیل این است که خانه همیشه برای ما امن بوده است و اگر کسی در خانه مرتکب خشونت شود باید مجازات سنگینتری برای او قائل بشویم».
این وکیل دادگستری با نقد عملکرد نیروی انتظامی در این ارتباط، ادامه داد «ما در بسیاری از موارد قانون داریم اما اعمال نمیشود مثلا در جرایم مشهود که قانونگذار آن را تعریف کرده است و وظایف ضابطین را هم همینطور اما اگر جرمی و یا خشونتی در منزل و یا محل سکونت افتاد و یا در حال اتفاق افتادن بود و شخص ساکن حضور پلیس را خواست پلیس باید ورود کند در حالی که آنها با این دلیل که اجازه ورود را ندارند از مداخله و حمایت قربانی سر باز میزنند اما باید بدانند که در قانون حرفی از مالکیت ساختمان نزده و بحث مالکیت مطرح نکرده است بلکه هرکس که ساکن بود و درخواست کمک کرد باید به او کمک بشود».
این حقوقدان با اشاره به خلاءهایی که در اثبات ادعا برای زن وجود دارد، گفت «طبق قانون هرکس ادعایی دارد باید خودش ثابت کند اما اگر جرم و خشونتی که در خانه برای یک زن اتفاق افتاده و شاهدی ندارد و در ضرب و جرح هم معمولا وقتی در خانه اتفاق بیافتد کسی هم نمیبیند که چه کسی زده است بنابراین کسی که بیرون از خانه است نمیتواند شهادت بدهد در نتیجه برای زن دلیلی بر طرح دعوا و پیگیری نمیماند و زن سکوت میکند. اما لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت نقاط قوت زیادی دارد که به صرف شکایت زن تعقیب کیفری شروع میشود».
قوشه در پایان افزود «خشونت خانوادگی انواع مختلفی دارد و حتی نگاه تند هم خشونت محسوب می شود و بر این اساس ۱۰۰ درصد زنان ایرانی مورد خشونت قرار گرفتهاند اما آنچه که مهم است این است که ما باید به نقش و حقوق آگاه باشیم و آن را مطالبه بکنیم و بدانیم که چه میخواهیم و در چه شرایطی بخواهیم بر این اساس ما نیاز داریم که لایحهای چون لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت به شکل قانونی در کشور ما اتفاق بیافتد».
حاجیزاده: فرهنگسازی لازم است، قانون خوب به تنهایی نمیتواند حامی قربانی باشد
مولود حاجیزاده آخرین سخنران این همایش با بیان این که ما باید بدانیم که تحت خشونت قرار داریم و تا چه اندازه انتظار داریم از ما حمایت بشود، گفت «تا زمانی که ما تحتتاثیر نگاه سنتی قرار داریم، نسبت به خشونت سکوت میکنیم و میپذیریم و تا زمانی که این فرهنگ وجود داشته باشد وضع همین است».
حاجیزاده با بیان اینکه صرف قانون نمیتواند در حمایت از فرد آسیبپذیر کارساز باشد، افزود «وجود یک قانون خوب تا حدودی میتواند شرایط را بهتر کند اما وجود قانون به تنهایی نمیتواند و بلکه نیاز به فرهنگسازی است و باید جامعه هم از فرد قربانی حمایت بکند و او را بپذیرد مانند این که قانون اساسی افغانستان قانون حمایتی و مترقی و برابر نسبت به زنان دارد اما آمار خودکشی و خودسوزی زیاد که ناشی از خشونت خانوادگی است بالاست، این یعنی اگر ما قانون خوب داشته باشیم اما پیشزمینه اجتماعی مناسبی نداشته باشیم نمیتوانیم موفق باشیم در نتیجه جامعه نقش مهمی دارد در این که چقدر فردی را که مورد خشونت قرار گرفته میپذیرد و حمایت میکند».
این فعال حوزه زنان با اشاره به خانههای امن بیان کرد «در کشورهای مترقی کسانی که مورد انواع خشونت قرار میگیرند دارای مکانهایی مانند خانههای امن هستند که به آنجا مراجعه کنند و متولیان این اماکن کسی را که خشونت کرده است نمیتواند و نمیگذارند به آنجا مراجعه کند و فرد خشونتدیده را اذیت کند اما در کشور ما اینگونه نیست و بر اساس شنیدهها قرار است که در بانه هم خانه امنی احداث بشود برای همین به نظر من اگر قرار است خانه امنی در بانه ساخته شود باید براساس ساختاری باشد که فرد خشونتگر تا یک شعاعی نتواند به آنجا مراجعه کند و نیروی انتظامی هم میتواند در این خصوص کمک کند تا فرد قربانی و خشونتدیده امنیت داشته باشد البته نقش سازمانهای مردم نهاد با آموزشها و فعالیتهای اجرایی در این زمینه میتواند بسیار کمکحال باشد و جامعه هم به جای طردکردن حمایت بکند».
این روزنامهنگار با اشاره به نقش رسانهها اظهار داشت «در زمینه آگاهی و اطلاع بخشی نمیتوان نقش رسانهها را نادیده گرفت هرچند رسانه همانقدر که آگاهی میدهد همانقدر هم بازتولید خشونت میکند اما با سکوت کردن و پنهان کردن خشونت و ابعاد مختلف آن در جامعه کار درست نمیشود بلکه بدتر میشود یعنی هرچند بحث رسانه دو سویه است اما علیرغم آن باید آگاهی بخشی و اطلاع رسانی صورت بگیرد».
این گزارش در صفحه سوم شماره ۶۸ هفته نامه” دهنگی کوردستان” منتشر شده است.