آسیب‌شناسی سیاستگذاری حجاب در ایران
گزارش دومین نشست تخصصی «حجاب؛ آسیب‌شناسی سیاست‌های گذشته، نگاه به آینده» که در روز شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۳ مصادف با روز «حجاب و عفاف» برگزار شد، منتشر می شود. پیش از این نیز گزارش نشست اول منتشر شد که متخصصان و سیاستگذاران فرهنگی، با محور قرار دادن قانون راهکارهای اجرایی حجاب و عفاف مصوب سال ۱۳۸۴ چالش‌های این حوزه را به بحث و بررسی نهادند.

دومین نشست تخصصی حجاب؛ آسیب‌شناسی سیاست‌های گذشته، نگاه به آینده(۲) با حضور دکتر علی مطهری(نماینده مجلس شورای اسلامی)، دکتر کبری خزعلی(رئیس وقت شورای فرهنگی اجتماعی زنان)، دکتر سوسن باستانی(عضو هئیت علمی دانشگاه الزهرا)، دکتر منیره نوبخت(رئیس سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان)، دکتر سیاری (جانشین دکتر مرتضی میرباقری قائم مقام وقت وزیر کشور در امور اجتماعی و فرهنگی)، بخشی‌زاده (جانشین آقای علی دارابی معاون وقت سیمای سازمان صدا و سیما)، دکتر اشرف بروجردی(عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، حجت‌الاسلام و المسلمین محمدحسن اختری(رئیس مجمع جهانی اهل بیت و دبیرکل بنیاد حجاب و عفاف)، دکتر صمدی (جانشین خانم شهیندخت مولاوردی وعاون وقت امور زنان و خانواده رئیس جمهور )، حجت‌الاسلام و المسلمین محمدرضا زائری(مدیرعامل وقت موسسه فرهنگی سرچشمه)، پروین داداندیش (مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، حجت‌الاسلام علی جعفری (جانشین سردار حسین یکتا رئیس وقت قرارگاه خاتم‌الاوصیا)، حمیدرضا یوسفی (جانشین ابوالقاسم شیرازی رئیس اتحادیه کشور لباس و پوشاک) و محمود رفیع‌پور (نماینده بسیج اصناف) به بحث پیرامون دو سوال عمده برگزار شد:

الف) چرا در گسترش حجاب و عفاف موفقیت زیادی حاصل نکرده­ ایم؟

ب) چه راهکارهایی برای برون رفت از این وضعیت پیشنهاد می­کنید؟

حاضرین با تاکید بر اولویت اقدامات فرهنگی بر سایر اقدامات، چالش‌های پیرامون مساله حجاب را از ابعاد فرهنگی، اقتصادی و سیاستگذاری مورد بحث و بررسی قرار دادند که متن کامل این مباحث در پیوست قابل دریافت و مطالعه است.

مباحث ارائه شده توسط کارشناسان حاضر در این نشست تخصصی را میتوان در چند گزاره مشخص جمعبندی کرد:

  1. جمهوری اسلامی در سال­‌های پس از انقلاب نسبت به سیاستگذاری حجاب اهتمام داشته است. اما در دوره­‌های مختلف رویکرد متفاوتی نسبت به آن داشته و رویکرد واحدی مشاهده نمی­‌شود. در این سال‌ها همواره در میان گروه­‌های مختلف سیاسی و نخبگان حاکم اختلاف­‌نظرهای فراوانی درباره نحوه مواجهه با مسأله حجاب وجود داشته است. در اولین دوره پس از انقلاب بر حجاب شرعی و حداقلی تاکید می­‌شد اما با گذشت زمان کوتاهی علی­رغم عدم اجماع میان نخبگان و سیاستمداران دراین‌­باره، حجاب در اماکن عمومی و دولتی اجباری شد. در پایان دهه اول انقلاب و ابتدای دهه دوم مجازات افراد بدحجاب و جرم­‌انگاری بدحجابی در دستورکار قرار گرفت و پس از آن رویکردهای فرهنگی به سیاستگذاری حجاب در کشور افزوده شد.
  2. درباره مفهوم حجاب میان سیاستگذاران و مجریان اجماع چندانی وجود ندارد. حجاب تا چه میزان پدیده­‌ای شرعی و تا چه میزان عرفی است؟ نسبت میان حجاب و عفاف و حتی حیا و منطق کنارهم قرار گرفتن آنها روشن نیست. علی­رغم تغییر مصادیق بدحجابی در دوره­‌های مختلف، امروز معیارهای مشخصی برای بدحجابی وجود ندارد. عدم تعریف مشخص از این مقوله موجب اتخاذ تصمیمات سلیقه­‌ای توسط مسئولان فرهنگی کشور و در نتیجه سردرگمی مردم و مسئولان در این­‌باره شده است. بنابراین بخشی از گرایش جوانان و نوجوانان به الگوهای غربی را می­‌توان ناشی از کم­‌کاری و ضعف مسئولان فرهنگی کشور و عدم الگوسازی برای آنها دانست.
  3. حجاب به عنوان یک پدیده اجتماعی در دستور کار قرار نگرفته است. بنابراین به شیوه یک مساله اجتماعی برای آن سیاستگذاری نشده است. سوال مهم این است که آیا سیاست­‌های کشور در باره حجاب تا کنون مورد ارزیابی قرار گرفته­‌اند؟ این سیاست­‌ها چه بازخوردی از سوی مجریان و مردم به دنبال داشته­‌اند؟ این سیاست­‌ها چقدر در گرایش به باحجابی یا بی حجابی در کشور موثر بوده­‌اند؟ نگاه جامعه نسبت به این موضوع چیست؟ مردم خواهان دخالت فیزیکی دولت با پدیده بدحجابی هستند یا نه؟ پژوهش‌­ها و نظرسنجی‌­ها در این­ باره چه می­‌گویند؟ آیا آسیب­‌شناسی مستمری از وضعیت حجاب در کشور صورت می­‌گیرد؟ آمار ارائه­‌شده توسط سازمان­‌های متولی درباره این مسائل متفاوت و بعضا متناقض است.
  4. به نظر می­رسد درباره دخالت یا عدم دخالت دولت و همچنین حدود و ثغور آن نیز اختلاف­‌نظرهای فراوانی در جامعه و بویژه میان نخبگان و سیاستگذاران وجود دارد. اختلاف نظر میان دست‌اندرکاران فرهنگی کشور در دو بعد قابل بررسی و تقسیم­‌بندی است. نخست اختلاف­‌نظر درباره دخالت یا عدم دخالت دولت و دوم اختلاف­‌نظر بر سر اینکه رویکردها در سیاستگذاری حجاب باید فرهنگی باشد یا انتظامی. اما در مجموع به­‌نظر می­رسد درباره نقش دولت بزرگنمایی صورت گرفته و از نقش سایر دستگاه­‌های غیردولتی، بخش خصوصی و نهادهای مدنی غفلت شده است.
  5. در حالی از تلاش برای گسترش حجاب در کشور سخن گفته می­‌شود که حتی بخش مذهبی و محجبه جامعه به لباس مناسب دسترسی ندارند.
  6. با توجه به اینکه بسیاری از زنان موفق در جمهوری اسلامی مانتویی و غیرچادری هستند، بازنگری در حوزه بازنمایی نظام جمهوری اسلامی حائز اهمیت است. معرفی زنان صرفا چادری به عنوان الگوی زن در جمهوری اسلامی اعتماد مخاطبان را خدشه‌دار می‌کند.
  7. یک موضوع مهم در سیاستگذاری حجاب توجه به مطالبات جامعه در این­‌باره است. چنانچه از برخی نظرسنجی­‌ها برمی‌­آید حجاب در سال­‌های ابتدایی انقلاب یک مطالبه عمومی بوده است. نتایج یک نظرخواهی ملی در سال ۱۳۵۳ نشان می­دهد ۷۵ درصد مردم در پاسخ به این سوال که «زن باحجاب را ترجیح می­دهید یا زن بی­حجاب؟» زنان باحجاب را انتخاب کرده­‌اند[۱]. همچنین در در سال ۱۳۵۸ در پاسخ به این ­سوال که «به نظر شما حجاب زن لازم است یا نه؟» ۶۷.۳ درصد پاسخ مثبت داده­اند که حکایت از یک مطالبه عمومی درباره حجاب دارد. با این حال ۲۳.۸ درصد از پاسخ­‌دهندگان نیز به این سوال جواب منفی داده­‌اند[۲] که عدد کوچکی نیست و به راحتی نمی­‌توان از آن عبور کرد. در سال­‌های بعد نیز گزارش­‌هایی از نهادهای متولی در این­‌باره منتشر شده است که تناقض فراوانی دارند.
  8. سیاست­های حجاب در کشور صرفا رویکردی سلب داشته­‌اند و از رویکردهای ایجابی در سیاستگذاری غفلت شده است. تاکید بر ادامه رویه­‌های بی­‌نتیجه­‌ی گذشته مانند دستگیری و برخورد فیزیکی با بدحجابان شاهدی بر این مدعاست. برخی قوانین با گذشت زمان کارایی یا موضوعیت خود را از دست داده‌اند اما هیچ اقدامی برای اصلاح آن‌ها صورت نمی‌گیرد. این سیاست­ها بیش از آنکه در خدمت گسترش حجاب باشند در خدمت مقابله با تهاجم فرهنگی بوده­اند. لذا نتیجه عینی پیگیری آنها طرد و دورکردن بسیاری از جوانان از مفاهیم دینی و دامن­زدن به واکنش­های اعتراضی آنها بوده است. چنانچه در گزارش شورای فرهنگ عمومی نیز دیده می­شود بهبودی در وضعیت حجاب بوجود نیامده است. بر مبنای این گزارش که با عنوان «وضعیت پوشش و آرایش ایرانیان در سال ۱۳۹۲ منتشر شده است، درصد زنان آسیب­‌دار[۳]از ۶۲.۱ درصد در سال ۱۳۸۶ (موج­های اول و دوم این طرح که همزمان با آغاز به­‌کار گشت ارشاد انجام شد) به ۷۱.۸ درصد در سال ۱۳۹۱ (در موج­های یازدهم و دوازدهم) افزایش یافته است که می­تواند به معنای شکست و ناکارآمدی سیاستگذاری حجاب در کشور باشد. بنابراین انتخاب سیاست­های درست و تغییر سیاست­های موجود با تکیه بر شناخت و بازخوانی مستمر عوامل موثر بر وضعیت فرهنگی کشور ضروری است. در صورتی که سیاست­های فرهنگی از جمله سیاست­های حجاب به­‌درستی انتخاب نشود می­‌تواند پیامدهای منفی از جمله افزایش فاصله مردم و حاکمیت، افزایش کارکرد اعتراضی بی­حجابی در جامعه و تشدید وضعیت موجود را به­‌دنبال داشته باشد.

برای مطالعه و دریافت متن کامل گزارش این نشست، از لینک دانلود زیر استفاده کنید.


[۱] – اسدی، علی و همکاران (۱۳۵۶). گرایش­های فرهنگی و نگرش­های اجتماعی در ایران، گزارشی از یک نظرخواهی ملی در سال ۱۳۵۳، پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران.

[۲] – اسدی، علی، مهدی بهکیش و منوچهر محسنی(۱۳۵۹). گرایش­های فرهنگی و نگرش­های اجتماعی در ایران، گزارشی از یک نظرخواهی ملی در سال ۱۳۵۸، پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران.

[۳] – کسانی که حدود شرعی را در پوشش و آرایش خود رعایت نمی­کنند. (واعظی، منصور(۱۳۹۲). وضعیت­سنجی پوشش و آرایش ایرانیان، انتشارات کتاب­نشر)

منبع: مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری