اشتغال زنان و ضرورت‌های اجتماعی

اعظم ملازم*

مشارکت زنان در فعالیت اجتماعی و شغلی، نماد تجلی رونق بازار کار و توسعه اقتصادی در بسیاری از کشورهای صنعتی و در حال توسعه گردیده و دنیای جدیدی را در بهره‌وری و کارآیی اقتصادی شکوفا ساخت حضور روزافزون‌ این قشر در عرصه انجام امور خارج از خانه علاوه بر تقویت حس اعتماد به نفس، استقلال، قدرت رویاروئی با مشکلات و تصمیم گیری و برخورد مناسب با رویدادها و حوادث موجبات پایبندی و استحکام آنان در حفظ و حراست از کیان خانواده را بوجود آورده است بطوری که امروزه‌ این مشارکت یکی از مهمترین شاخص‌های توسعه و نوسازی اقتصاد ملی کشورها می‌‌باشد، به گونه‌ای که زنان با کار و فعالیت اجتماعی و دریافت مزد در قبال کار ضمن استقلال اجتماعی و آگاهی و تبادل اطلاعات علمی‌‌توانسته اند در برنامه ریزی و حل مسائل و مشکلات خانه و محیط کار مشارکت و تصمیم‌گیری نمایند.‌ لیکن تبعیض و بی‌عدالتی در تحقق حقوق شغلی زنان و عدم توجه به تجربه‌ها‌ی نا آشکار آنان موجب شده تا این قشر علیرغم توانائی‌های والای خود بواسطه دیدگاه‌های غیرمنطقی همواره در معرض بروز و ابتلا به آسیب‌های مختلف اجتماعی قرار گیرند.‌
دلایل پائین بودن سهم اشتغال زنان در ایران:
۱- وجود برخی نگرش‌های فرهنگی و اجتماعی به اشتغال زنان
۲- وجود قوانین و مقررات حاکم بر بازار کار که بعضا منجر به افزایش هزینه کارفرما و عدم استفاده از نیروی کار زنان می‌‌گردد.‌
۳- عدم تناسب محیط کار در بسیاری از فعالیت‌های کارگری و بروز مسائل و مشکلات برای زنان.‌
۴- پایین بودن سطح مهارت‌ها‌ی فنی و حرفه‌ای‌.‌
نگرش‌های فرهنگی سنتی نسبت به حضور زن در اجتماع بیرون از خانه و اشتغال به کار وی و عدم وجود قوانین و مقررات حمایت و همچنین محدودیت شغل و عدم تناسب محیط‌ها‌ی موجود اشتغال برای بانوان از موانع بارز حضور زنان در حوزه‌ها‌ی اشتغال و فعالیت‌ها‌ی اقتصادیست.‌
بیکاری و تقاضای فراوان کار از سوی مردان و همچنین تبعیض جنسیتی حاکم بر تفکر مدیران و کارفرمایان موجب گردیده است تا زنان همواره رتبه دوم انتخاب و فعالیت در حوزه اقتصادی را داشته باشند.‌ تحمل هزینه‌ها‌ی مضاعف در بکارگیری و استفاده از خدمات زنان (اولین گروهی هستند که با شروع رکود اقتصادی حاکم بر بازار یا شغل خود را از دست می‌‌دهند و یا اصلا شغلی بدست نمی‌‌آورند.‌
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش مشارکت زنان در حوزه اشتغال و کارآفرینی:
۱- ایجاد تحول و عبور از نگرش سنتی به نگرش ارزشی و جایگاه زن در بازار کار و توسعه اقتصادی.‌
۲- تهیه، تنظیم و تصویب قوانین حمایتی در بکارگیری زنان در اشتغال فعال کشور.‌
۳- رفع تبعیض و دیدگاه‌های جنسیتی نسبت به جذب در بازار کار و مدیریت و کارآفرینی زنان در جامعه.‌
۴- توجه به توسعه دانش و مهارت‌ها‌ی فنی و حرفه‌ای‌ زنان و اعتلای آن از طریق برگزاری دوره‌ها‌ی کوتاه مدت علمی‌‌و کاربردی.‌
۵- رفع موانع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، توسعه و گسترش مشارکت زنان در‌ ایجاد بازار کار از طریق منابع دولتی و تسهیلات بانکی با شرایط آسان.‌
۶- افزایش حقوق مالکیت زنان در جامعه.‌
گرچه حضور زنان در عرصه‌ها‌ی اجتماعی و اشتغال آنان در واحدهای تولیدی و صنعتی توانسته است در فرآیند توسعه اقتصادی کشور موثر گردد.‌لیکن به لحاظ برخی از نگرش‌ها‌ و باورهای سنتی و همچنین عوامل و موانع مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و قانونی از حمایت‌ها‌ی دولتی و اجتماعی برخوردار نبوده و همین امر مانع از افزایش مشارکت زنان در فعالیت‌ها‌ی اقتصادی گردیده است.‌
*کارشناس ارشد مطالعات فرهنگ و رسانه

 

منبع: مردم سالاری