اعظم پویان – مدت هاست که تعریف زن خوب خانه دار در باور اعضای جامعه ما و بهویژه در نگاه مردان ایرانی تغییر کرده است. زن هایی که بدون اینکه چشم شان به دست کمک دیگری باشد، در چارچوب چاردیواریهایشان پا به پای مردان کار میکنند. درشرایطی که با سیاستگذاریهای غلط انجام شده در این سالها، گروهی از افراد جامعه، چشم به درآمد از بخشهای دولتی دارند و درحالی که انگیزه کار کردن در میان جوانان رو به قهقهراست، حضور زنان کارآفرین فرصتی برای شکستن تابوهاشده است. مدتی قبل جمعی از سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه کارآفرینی دور هم جمع شدند تا به بررسی فرصت های توسعه کارآفرینی زنان در فضای جامعه بپردازند. این همایش در پنج حوزه تخصصی صنعت و تجارت، کشاورزی و محیط زیست، فناوری اطلاعات، صنایع دستی و گردشگری و همچنین فرهنگی و اجتماعی برگزار شد و مخاطبان آن زنان کارآفرین و صاحب کسبوکار، صاحبنظران، متولیان و مرتبطان در بخش دولتی، خصوصی و عمومی بودند. به این بهانه با «فخرالسادات محتشمی پور»، عضو هیات مدیره انجمن ملی زنان کارآفرین گفتوگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:
اشتغال برای زنان در جوامع سنتی مانند ایران که نقش مادری و همسری در آن بسیار پررنگ است، همراه با دشواریهای خاصی است. کارآفرینی زنان تا چه اندازه در افزایش مشارکت اجتماعی و اقتصادی زنان در سطح جامعه تاثیرگذار است؟
کارآفرینی تفاوتهایی با اشتغال دارد. کارآفرینی اشتغال هم تعریف می شود اما، هر اشتغالی کارآفرینی نیست. باید این معیار را در تعریفهایمان در نظر بگیریم. معمولا زنانی که کارآفرین هستند در زندگی خانوادگی نیز بسیار موفقند چون شغلشان معمولا خانوادگی است؛ یا با همسر هستند یا با پدر و برادر. کسب و کارشان عمدتا خانوادگی است اما اینکه تا چه اندازه در رشد اجتماعیشان موثر است باید گفت بسیار زیاد، زیرا کارآفرین زن علاوه بر اینکه بنگاه اقتصادی خودش را دارد، فعالیت اجتماعی نیز دارد. در واقع بعد فعالیت اجتماعی اش پررنگتر از فعالیت اقتصادی آن است. داده ها هم نشان می دهند این زنان بسیار خوب توانستهاند میان کار بیرون و کار خانواده خودشان تمایز قایل شوند و به خوبی این دو را به یک تعادل رسانده و مدیریت می کنند.مدتی قبل ما در انجمن «زنان کارآفرین» گفتوگویی در رابطه با تفاوت نقش خانوادگی واجتماعی شان داشتیم که چطور این دو نقش را دارند. همچنین گفتوگویی را با همسرانشان و فرد سومی که در خانواده داشتند یعنی فرزندان شان داشتهایم. این افراد بسیار خوب با جلب مشارکت خانواده توانسته بودند در کار و خانواده موفق عمل کنند.
یک راهبرد موثر برای تحقق اهداف توسعهای، ازجمله افزایش نیروی کار مشارکتکننده در تولید ملی و گسترش دایره خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی، از مردان به همه شهروندان تلقی میشود. کارآفرینی زنان در حوزه هایی که بهنظر مردانهتر هستند مانند صنعت (درفضای سنتی جامعه)، با چه موانعی می تواند روبهرو باشد؟
این بحث اگر در یکی دو دهه پیش مطرح میشد، معنی داشت ولی اکنون اینطور نیست زیرا، ما زنان صنعتگری را داریم که در حوزه های مختلف درحال کار هستند و بسیار فعالند و عضو تشکل های مختلف هستند. مدتها قبل این تصور وجود نداشت که خانمی بتواند در حوزه صنعت موفق باشد اما، اکنون دیگر نه تنها این بحث معنی ندارد بلکه تابو شکنی ها انجام شده است و کلیشه های غلط شکسته شدهاند. در واقع گروهی از زنان به عنوان پیشرو جلو رفته اند. اکنون جوانانی هستند که با امکانات اندکی وارد حوزه صنعت شده اند و این بسیار افتخار آمیز است.در خانواده ها این کلیشه ها شکسته شده زیرا تعداد فرزندان کم شده است. درواقع خانواده ها از سرمایه ای که می خواستند به رشد بچه ها اختصاص دهند، بخش قابل توجهی را به پسران اختصاص می دادند وهمین منجر به کاهش سهم دختران می شد. اکنون خانوادهها به یک اندازه برای دختر و پسرشان سرمایه گذاری میکنند و خود زنها هم اعتماد به نفس لازم را دارند. مساله دیگر این است که زنها در بخش خصوصی دیگر سمت انتصابی ندارند و خودشان مستقل عمل میکنند. البته چالش هایی مخصوصا در بخش فرهنگ برای زنان وجود دارد ولی در جایی که خودشان با باور و اعتقاد خودشان عمل می کنند، معمولا موفق هستند.
نقش کارآفرینی زنان در اجرایی شدن سیاست های اقتصاد مقاومتی را تا چه اندازه پررنگ می بینید؟
موضوع کارآفرینی زنان برای بخش های دولتی یک فرصت است. دولتیها خودشان هم میدانند در این بخش پتانسیلهای کاری بسیاری وجود دارد. حتی در همایشی که برگزار کردیم بسیاری از دولتیها خود اذعان کردند که مایل به کمک و همکاری هستند تا این خودباوری زنان بیشتر دیده شود. با همه این تفاسیر آنچه اهمیت دارد این است که نهادهای مدنی چه نقشی میتوانند داشته باشند. نهادهای مدنی به عنوان پل واسطی هستند که می توانند میان دولتی ها و فرصتهایی که برای زنان کارآفرین در سطح جامعه وجود دارد، ارتباط برقرار کنند.
با توجه به چهره زنانه فقر در جوامع در حال توسعه، کارآفرینی زنان در چه فرآیندی باید طی شود تا نقش تاثیرگذاری در از میان بردن این پدیده داشته باشد؟
مساله ای که وجود دارد ترویج فرهنگ کارآفرینی است. این نگاه که فکر می کنند میتوان با ایجاد یک کارآفرینی ثروتمند شد کاملا غلط است. البته برای کارآفرین سود هم مهم است اما همه این تلاش صرفا برای سود مادی نیست. بخشی از عوامل توسعه کارآفرینی سود هست اما کارآفرینان بلافاصله سودشان را در حوزههای دیگر سرمایه گذاری میکنند. در مجموع باید این فرهنگ توصیه شود مخصوصا به دختران فارغ التحصیلمان. هدف این است که این تصور که نگاهشان به دولت و کمک های دولتی باشد، شکسته شود. باید خودشان باور کنند که متناسب با تخصص یا علایق می توانند کسب تجربه کرده و کسبوکار موفقی راه بیندازند. با شناخت موقعیت خودشان و موانع پیش رو می توانند بسیار موفق و پیشرو باشند. انجمن «توسعه زنان کارآفرین» به عنوان نهاد مدنی در اختیار کسانی است که در حوزه کارآفرینی فعال هستند. در نهایت هدف غایی شکست این نگاه و باور سنتی میتواند به کاهش فقر کمک کند. میگویم کاهش فقر و نه ریشه کنی فقر زیرا هنوز در هیچ کجای دنیا فقر بهطور کامل ریشه کن نشده است. تمامی این اقدامات به کاهش فقر کمک می کند و همه تلاش میکنند فقر را کاهش دهند.
مطابق منبع بانک جهانی، میانگین اشتغال زنان بزرگسال در کشورهای آسیایی ۲۸ درصد است و این درحالی است که در کشور ایران از هر ۱۰۰ زن ۱۴ نفر شاغل هستند. آیا با شرایط فعلی که کارآفرینی در حوزه زنان دارد می توان امیدوار بود که ما به میانگین جهانی برسیم؟
من معتقدم آمارهایی که ما داریم چندان دقیق نیست زیرا، ما اشتغال های رسمی بسیاری داریم که در آمارهای رسمی محاسبه نمی شود. به هرحال گاه کارفرماها مسائلی دارند و طرح نمی کنند و یا کارمندان و کارگران مسائلی را اعلام نمی کنند. مساله دیگر این است که اگر آمارها نشان می دهند که میزان بیکاری زنان بالاست، به همان اندازه میزان بیکاری مردان نیز بالاست. در واقع اینگونه نیست که بگوییم فقط بیکاری مختص زنان است اما، معتقدیم اگر زمینه برای توانمندی و آگاهی و رشد زنان فراهم شود و دستگاهها در این زمینه همت بیشتری داشته باشند، قطعا آماراشتغال در کشور ایران بالا می رود. من به عنوان یک عضو از انجمن زنان کارآفرین توصیه می کنم که کارآفرینی ترویج شود. در واقع زنان باید به فرهنگ کار ترغیب شوند. در این میان ، رسانه ها نیز میتوانندبسیار تاثیرگذار عمل کنند. یکی دیگر از نهادهای تاثیرگذار دانشگاه است. در واقع نقش دانشگاه فقط این نیست که بیکار جویای کار پرورش دهد بلکه باید در این زمینه فعال باشد.
منبع: قانون