آذر لطفی - ورزش در جامعه ایران با نام مردان گره خورده است. واژه قهرمان اغلب تصویر مردان ورزشکاری را که با اعتماد به نفس و افتخار در حالی که با ژستهای مختلف در حال عکس گرفتن با مدالهای خود هستند، در ذهن متبادر میسازد. روزنامههای کشور نیز پر است از عکسهای مردان ورزشکاری که در میادین مختلف ورزشی حایز مقام شدند.
گویا در این جغرافیا رسانههای ورزشی یک انتخاب بیشتر ندارند و آن انعکاس خبرهای ورزشی مردانه است و جنسیت در اخبار روزنامههای ورزشی اولویت مردانه بوده است و ورزش بیشتر مختص مردان است و رسانهها نیز باید در اختیار ورزشکاران مرد باشند. در این نبرد نابرابر اولویت رسانهای و اولویت همگانی در ورزش مردان خلاصه میشود و زنان ورزشکار باید براساس یک قانون نانوشته سهم ناچیزی از اخبار رسانهها را به خود اختصاص دهند. این تقسیم جنسیتی که در رسانهها اعمال میشود سبب میشود زنان تا اندازه زیادی از صفحههای رسانههای ورزش غایب باشند. این مسئله موجب کوچک شمردن آنها و نادیده شدن تلاشهای ورزشیشان میشود.
رسانههای در مالکیت مردان
باورهای جنسیتی جامعه سهم مهمی در نحوه انعکاس رسانهای حضور بانوان در فعالیتهای ورزشی دارد. باورهای جنسیتی در ورزش و فعالیت فیزیکی نفوذ میکند و فعالیتهای ورزشی با تفکرات قالبی جنسیتی و باورهای غلط جنسیتی آمیخته میشود و همین مسئله محدودیت حضور بانوان در رسانهها را به دنبال دارد.
واقعیت این است که رویداد و موضوعی که مورد توجه رسانه قرار گیرد در نزد افکار عمومی مردم برجسته میشود و از اهمیت زیادی نیز برخوردار میشود. تحقیقات مربوط به برجستهسازی تاکید بر این دارند که بین اولویت رسانهای و اولویت همگانی رابطه مستقیمی وجود دارد. یعنی هر چقدر یک رسانه به یک موضوع بپردازد به همان اندازه آن موضوع در باور عموم مردم پررنگ میشود. بنابراین با توجه به تاثیرگذاری پوشش رسانهای، رسانه میتواند پله ترقی ورزش زنان باشد. رسانهها نقش بسیار مهمی در فعالتر کردن ورزش همگانی، تربیتی، قهرمانی و حرفهای ورزش بانوان بر عهده دارند. اما نیم نگاهی به رسانههای نوشتاری و دیداری ما را به این واقعیت تلخ میرساند که اکنون انعکاس اخبار و گزارشهای ورزشی با گرایش جنسیتی در مطبوعات ورزشی صورت میگیرد.
اگر چه برخی مالکیت مقتدرانه ورزشکاران مرد را بر رسانههای ورزشی را ناشی از کم بودن خبرنگاران زن میدانند و معتقدند که جنس نویسنده خبر نیز بر نوع و محتوای ارائه اخبار و مطالب ورزش زنان موثر است. اگر چه خبرنگاران زن در ساختار سازمانهای مطبوعاتی کشور، محدودتر از خبرنگاران ورزشینویس مرد است و حتی بیشتر مطالب مربوط به ورزش زنان نیز توسط مردان نوشته میشود، اما خود این دلیل نمیشود که تلاشها و افتخارات درونمرزی و برونمرزی زنان ورزشکار در میادین مختلف ورزشی دیده نشود. شاید بتوان دلیل حضور کم رنگ ورزشکاران زن در صفحات ورزشی روزنامهها را با صاحب امتیاز روزنامههای ورزشی که غالبا مرد هستند گره زد، چرا که براساس شنیدهها کلیه صاحبان امتیاز روزنامههای پرتیراژ ورزشی مرد هستند.
کم بودن انگیزه بیرونی تفاوت بزرگ زنان ورزشکار با مردان
یک روانشناس تیم فوتسال بانوان ایران به تازگی نسبت به این نوع پوشش رسانهای رایج در کشور که بیشتر مردانه است واکنش نشان داد. «نفیسه اسلامیان» در گفتوگو با پایگاه خبری «فرهنگستان فوتبال» کم بودن انگیزه بیرونی را دلیل تفاوت بزرگ بین زنان ورزشکار با مردان دانست.
وی در این زمینه گفت: در کلاسهای روانشناختی ورزشکاران سعی میشود تا انگیزه درونی بازیکنان تقویت شود اما انگیزه بیرونی و چیزی که در کنترل ما نیست برای تیمهای زنان بسیار دشوار است. مثلا بعد از قهرمانی آسیایی۲۰۱۵ بازیکنان با مدال طلا به کشور برگشتند، اما آنقدر که باید مورد توجه قرار نگرفتند. توجهات درخور نتیجهای که تیم گرفته بود، نبود و همین موضوع هم روی انگیزه آنها تاثیر داشت. در واقع کمتر دیده شدن فوتسال زنان موضوعی است که تفاوت کلی ورزش زنان و مردان است و از لحاظ روحی روی بازیکنان تاثیر میگذارد.
وی در ادامه افزود: فوتسال زنان ستارههای زیادی دارد. بازیکنانی که هر کدام در تیم نقش موثری دارند و نتیجه را عوض میکنند، ولی به خاطر اینکه دیده نمیشوند و خودشان هم اهل نشان دادن خودشان مثلا در شبکههای اجتماعی نیستند، مورد توجه قرار نمیگیرند.
آمارها چه میگویند
البته انعکاس ضعیف ورزش بانوان در رسانهها فقط مختص به ایران نیست، در کشورهای دیگر نیز این نگاه جنسیتی تا حدودی اعمال میشود. در چند سال پیش انجمن زنان روزنامهنگار در تحقیقی بر پوشش خبری و امور مربوط به زنان در رسانهها در ۷۰کشور جهان به این نتیجه رسید که تنها ۱۸درصد رسانههای جهان به زنان اشاره شده است. و فقط ۱۰درصد از پوشش خبری رسانهها به زنان اختصاص دارد. اما این آمار در کشور ما ضعیفتر است. تحقیقات انجام گرفته در کشورمان موید پوشش خبری ضعیف زنان در رسانهها و به ویژه مطبوعات است. در یکی از تحقیقاتی که در چندسال پیش محتوای روزنامههای ورزشی را تحلیل میکرد، از بین تیترهای روزنامههای ورزشی ۹۴درصد تیترها اخبار آقایان را ارزیابی کرده و کمتر از ۴درصد به اخبار بانوان تعلق داشته است.
نحوه انعکاس خبرهای ورزشی بانوان در ۴۰سال اخیر
انعکاس خبرهای ورزشی بانوان در ۴۰سال اخیر فراز و فرودهای زیادی را به خود دیده است که به گفته صاحبنظران فراز آن قابل توجه نبوده است. در نیمه اول دهه ۶۰ اخبار ورزشی بانوان وجود نداشت. از سالهای پایانی این دهه نیز اسم ورزشکاران زن خوانده نمیشد و فقط گفته میشد مثلاً تیم دوومیدانی بانوان کرمانشاه به قهرمانی رسید. یا تیم تنیس تهران قهرمان کشور شد..
در دهه ۷۰ و با رونق گرفتن تدریجی ورزش بانوان نیز همین رویه تداوم یافت. ورزشکار زن، هویت فردی نداشت و موجودیت او صرفاً تحت عنوان کلی «ورزش بانوان» قرار میگرفت. در سالهای میانی دهه هفتاد اسم «لیدا فریمان» که پرچمدار ایران در المپیک آتلانتا بود، برای اولین بار طلسم و تابوی اسم ورزشکار زن در سر تیتر خبرها را شکست. بعد از آن نیز هر از چندگاهی درخشش و موفقیتهای آتوسا پورکاشیان در شطرنج مورد توجه رسانهها قرار گرفت. در آن دهه «زهرا محروقی» در تیراندازی و بلوریزاده در دوومیدانی نیز از پوشش رسانهای تا حدودی بینصیب نماندند.
در دهه ۹۰ خورشیدی کیفیت و شرایط کلی ورزش زنان در ایران نسبت به سه دهه نخست پس از انقلاب تغییراتی صورت گرفته است. این دهه دوران تولد ستارههای زن در ورزش ایران بود. بانوان ورزشکاری که شبکههای اجتماعی را برای معرفی خود به خدمت گرفته بودند. ورزشکاران دختری که همه روزه با ویدئو یا عکسهایی از مسابقات و تمریناتشان، شبکههای اجتماعی را درمینوردند. در فضای شبکههای اجتماعی محدودیتها و ایجاد اختلال دستگاه ممیزی نیز ناچیز است و آنان نمیتوانند اعمال قدرت کنند.
سالهای اخیر را میتوان انقلابی در عرصه اطلاعرسانی ورزش زنان دانست. اما نه در رسانههای نوشتاری یا دیداری، بلکه در دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی. طی این سالها و با مدد شبکههای اجتماعی قهرمانان زن در صفحات خودشان، امکان معرفی خود و رشته ورزشی که در آن فعالیت میکنند و همچنین برقراری ارتباط مستقیم با هواداران را پیدا کردند. دیگر این اتاق تحریریه و سردبیرها نبودند که تصمیم میگرفتند چه عکسی و با چه میزان دستکاری و فتوشاپ باید از زن ورزشکار منتشر شود. حالا دیگر در فیسبوک و اینستاگرام، خود قهرمانان برای عکسها و خبرهایشان تصمیم میگیرند. اکنون در حالی که تیراژ برخی از روزنامههای ورزشی روز به روز کاسته میشود و تیراژ برخی از آنان به ۱۰ هزار نسخه هم نمیرسد، بعضی ورزشکاران زن بیش از ۱۰۰هزار فالور دارند.
اکنون با توجه به وضعیت موجود جواب این سوال که مهمترین آسیبهای ورزش زنان چیست و چه وضعیتی را میتوان برای سالهای بعد متصور بود؟ دشوار است چرا که با توجه به نبود امکانات مساوی و همچنین نبود تساوی حقوق بین ورزشکاران مرد و زن و تنگ نظری رسانهها در پوشش خبری ورزش بانوان، و همچنین نظر طیف سنتی جامعه نسبت به ورزش زنان، چشم انداز آینده ورزش زنان ایران را نمیتوان به سادگی پیش بینی کرد. توسعه و ارتقای این عرصه، طبیعتاً مانند هر موضوع کلان دیگری در گروی اراده سیاسی و تحولات اجتماعی است.
بهبودی وضعیت فعلی ورزش بانوان در ایران، مستلزم تحول در نگرش دولتمردان و رسانهها به ورزش زنان است. موضوعی که به گواه بسیاری از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش زنان، فعلاً حتی در نزد وزارت ورزش هم در اولویت نیست.
منبع: همدلی